مینوشم و مینوشم و مینوشم تا فراموش کنم
میخوابم و میخوابم و میخوابم تا از فکر دور باشم
دنیای لعنتی
زندگی من با تاوان پس دادن می گذره
I drink and drink and drink to forget
I sleep and sleep and sleep to avoid thinking
Damn world
Living to pay for the sin of loving you
Damn you
Let go
I tell you I have no life
And it is your fault
Nights like day
Lonely
Oh My God
Help me to kill this love
That is in my heart
Praise God
Save me
Just walking in the way of this world
And I have no strength to fight
I thought that love was the cure of pain
But the pain became more and more large
I leave you forever, my darling, do not forget
And the song I give my life forever
Until the day of death
زندگی یعنی این...
یعنی فقط بلدیم خودمونو به کارای الکی مشغول کنیم تا زمان بگذره، فقط برای این که زمان بگذره. اصلا داریم زندگی می کنیم، کار می کنیم، بحث میکنیم فقط برای این که زمان زودتر بگذره، برای این که حوصلمون سر نره. به این امید که شاید یه جایی یه کسی، یه روزی بیاد ما رو از این روزمرگی و بیهوده کاری نجات بده و آینده ای خوب رو برامون شرح بده و بسازه. اونم شاید بیاد، شاید پیداش کنیم، شاید این کار رو بکنه شایدم نه.